ستاره فوتبال در چهارشنبهسوری عزادار شد
تاریخ انتشار: ۲۳ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۹۴۵۹۹۱
چهارشنبهسوری برای یکی از بزرگان فراموش نشدنی فوتبال ایران خاطره بسیار تلخی را زنده میکند.
متاسفانه رفتار پرخطر برخی افراد در شب چهارشنبهسوری برای خودشان و همچنین سایر اقشار جامعه دردسرهای بزرگ و دردناکی ایجاد میکند. اتفاقی که اسفند سال ۱۳۸۳ یکی از بزرگان فوتبال ایران را عزادار کرد و هنوز این غم او را آزار میدهد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در روزهای پایانی اسفند سال ۸۳ پویان علیدوستی فرزند حمید علیدوستی بازیکن اسبق تیم ملی برای شرکت در مراسم چهارشنبهسوری از خانه بیرون رفت ولی متاسفانه در اثر انفجار دچار سوختگی شد و شدت جراحات به حدی بود که تلاش پزشکان جواب نداد و چشم از جهان فرو بست.
حالا ۱۹ سال از آن اتفاق تلخ میگذرد ولی بدون شک حمید علیدوستی و خانوادهاش هرگز چهارشنبهسوری و البته فرزند دلبندشان را فراموش نخواهند کرد.
ترانه علیدوستی بازیگر مطرح سینمای ایران که چند سال پیش (۱۳۸۳) و همزمان با بازی در فیلم "چهارشنبه سوری" اصغرفرهادی برادر خود را به خاطر منفجر شدن مواد محترقه در "روز چهارشنبه سوری" از دست داد با انتشار یادداشتی، به تشریح این اتفاق پرداخت.
ترانه علیدوستی نوشت:
«خیلی سخت بود که در فیلم «چهارشنبه سوری» اصغر فرهادی مشغول بازی بودم، کل ماجراهای فیلم در این روز میگذشت، آن وقت خبر دادند که در دل چهارشنبه سوری واقعی برادرم به خاطر حادثه ناگواری که همان منفجر شدن مواد محترقه است، درگذشته است. هر وقت این خاطره تلخ را مرور میکنم، یاد آن لحظهای میافتم که خبر فوت برادرم را سر صحنه فیلمبرداری دادند. همه شوکه شده بودیم.
هنوز باورم نمیشود. ماجرای آن روز چهارشنبه سوری هنوز کابوس من و خانوادهام است. آخر سال ۸۳ و عید ۸۴ روزهای بد و سنگینی را من و خانوادهام پشت سر گذاشتیم. هر روز برای ما نبودن پویان سخت بود و همچنان هم سخت است.
زمان مرگ پویان من سر فیلمبرداری چهارشنبهسوری بودم و دقیقا در همان روز چهارشنبهسوری، یعنی ۲۵ اسفند سال ۸۳ فوت کرد. وقتی خبر را دادند نمیدانم چطور تا خانه رفتم. اما بعد از آن و وقتی مراسم تمام شد، دوست داشتم که خیلی سریع و به طورخود خواسته سر خودم را با بازی در فیلم گرم کنم و دوباره به گروه پیوستم.
هنوز باورم نمیشود. ماجرای آن روز چهارشنبه سوری هنوز کابوس من و خانوادهام است. آخر سال ۸۳ و عید ۸۴ روزهای بد و سنگینی را من و خانوادهام پشت سر گذاشتیم. هر روز برای ما نبودن پویان سخت بود و همچنان هم سخت است.
زمان مرگ پویان من سر فیلمبرداری چهارشنبهسوری بودم و دقیقا در همان روز چهارشنبهسوری، یعنی ۲۵ اسفند سال ۸۳ فوت کرد. وقتی خبر را دادند نمیدانم چطور تا خانه رفتم. اما بعد از آن و وقتی مراسم تمام شد، دوست داشتم که خیلی سریع و به طورخود خواسته سر خودم را با بازی در فیلم گرم کنم و دوباره به گروه پیوستم.
سایر اخبار (تصاویر) هینی و قاطر؛ دو موجود عقیم حاصل جفتگیری اسب نر و الاغ ماده و برعکس! (ویدئو) تصاویر دیده نشده و تکان دهنده از زایمان یک فیل در دشت کاربرد عجیب آلت تناسلی سنگی در بین انسانهای اولیه گونهای جدید از انسان اولیه کشف شد؛ مرد اژدها کیست؟منبع: زیسان
کلیدواژه: روز چهارشنبه سوری من و خانواده ام اسفند سال سال ۸۳
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت zisaan.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «زیسان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۹۴۵۹۹۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ستاره سابق رئال: رفتم چون دیگر فوتبال را نمیخواستم
به گزارش "ورزش سه"، هازارد پس از سپری کردن چند فصل ناموفق با رئال مادرید تصمیم گرفت که قراردادش را با این باشگاه فسخ کند و بسیاری انتظار داشتند که او هم مانند بسیاری از بازیکنان حاضر در فوتبال اروپا در سالهای پایانی زندگی حرفهای خود راهی عربستان یا آمریکا شود.
با این حال، این ستاره بلژیکی تصمیم گرفت که در اقدامی غیر منتظره از دنیای فوتبال خداحافظی کند و به حضورش در این ورزش بهصورت حرفهای پایان دهد و این خبر بسیار بدی برای هواداران و علاقهمندان به این بازیکن بود.
هازارد حالا در گفتوگو با وو اسپورت ورلد در این باره اظهار داشت: «اساسا همیشه به خودم میگفتم که قرار است به آمریکا بروم و دو یا سه سال در آنجا بازی کنم. لیگ فوتبال آمریکا لیگ بدی نیست. به شوخی به کریستین بنتکه میگفتم که قرار است به او در واشنگتن ملحق شوم. در این صورت میتوانستم با دوستم بازی کنم، چند پاس به او بدهم و او هم گل بزند.
اما مسئله فقط فوتبال نبود چون ما مجبور بودیم بهصورت خانوادگی جابهجا شویم. همین موضوع باعث شد که در تصمیمم در این باره تجدید نظر کنم. صادقانه باید بگویم که دیگر نمیخواستم فوتبال بازی کنم. اگر واقعا به دنبال این بودم که ادامه دهم میتوانستم به کشور دیگری بروم و حتی با خانواده نقل مکان کنم. اما دیگر چنین چیزی را نمیخواستم. دیگر نمیخواستم فقط برای اینکه پول در بیاورم به جایی بروم و دو یا سه هفته بعد از خودم بپرسم که چرا این کار را انجام دادم.»